عمل به قول 

برا پارت بعد ۵ کامنت بزارید میدمش

آیلین:

مردو.نگیشو ثابت  داخل به.شتم بود تا به سایزش عادت کنم بعد از چند دقیقه سوزش به.شتم قطع شد و تون شروع جرد به عقب و جلو کردن کمرش 

برای منی ک اولین بارم بود داشتم دیونه میشدم از شدت لذت همزمان با تل.مبه زدن با انگش.تش چو.چو.لمو می‌مالید

یکی از انگشتاشو داخل دهنم فرستاد و گفت 

ویلیام:انگ.شتمو ساک بزن 

با اینکه وارد نبودم اما شروع به خودن انگشتش کردم همزمان انگ.شتش رو در دهنم عقب و جلو می‌کرد و هم مردو.نگیشو تو به.شتم 

رو ابرا سیر میکردم چقد این مرد حرفه ایی بود بعد از چند دقیقه ازم کشید بیرون و یه مایع لزجی و سفید از مردو.نگیش در امد ک روی سینه هام ریخت 

با همون مایع شروع به مالش سینه هام کرد  و انگ.شت فاکش رو داخل بهشتم عقب و جلو کرد 

نالم حسابی بلند شده بود یهو احساس کردن از یه بلندی بزرگی سقوط کردم یه آب سفید با فشار از به.شتم خارج شد 

 

بعد از چند دقیقه ک حالش جا آمد بلند شد لباساشو پوشید و رفت سمت میز کنار تخت از سمت دیگه و یه برگه و یه خودکار آوردن داد به دستم 

ویلیام:اینم قرار داده خوب بخونش بعد امضا کن اگه قبوله فردا بیا برای اینکه صیغه بخونن 

 

اون قرار یه شروع عجیبی داشت مثل اینکه باید تو خونش زندگی کنم از اتاقم خارج نشم 

لباس زیر نپوشم وا این دیگه چیه خدا

همیشه باید حموم برم. خو اینو خودم انجام میدم هر روز چقندر  نامحدود به اون مرد ناشناس چشم غره رفتم 

 

ویلیام:شاید باید یه بند دیگه هم اضافه کنم اینکه چشاتو برام چپ نکنی 

یا خدا از کجا فهمید شایدم یه چشم دیگه داره 

 

 

ایلین:قرار داد قبول ولی میشه همون سری اول پولاروید واریز کنی خیلی بهشون محتاجم

ویلیام:فردا بعد صیغه برات واریز میکنم الان پاشو خودتو جم و جور کن برو دیگه نیازی نی بیشتر از این اینجا باشی

ایلین:باشه

با دل درد کمی از تخت خواب پاشدم و لباسامو پوشیدم با یه خداحافظی کوتاه ک جوابی نداشت رفتم خونه دوش گرفتم و رفتم بیمارستان یه سری به مامان زدم و برگشتم خونه یه چرت کوتاهی زدم باید فردا وسایلمو جمع میکردم و میفرستم خونه اون یارو

 

 

 

 

 

 

خب منحرفی چطور بود ؟؟؟

 

ادامه پارت قبلی بود این صحنه ها 

 

 

خب همون طور ک گفتم تا ۵ لایک نشه پارت نمیدم