لمس ناشناس6صحنه دار

دلی · 20:34 1403/01/04

ههههللوووو گایز یه پارت به شدت منحرفی براتون آوردن ولی شرط داره  تا رمزو بدم خب اول اینکه باید لایک و کامنت کنیداون پارت قبل رو  و هرکی لایک کنه بیاد گفتمانم رمزو بهش میدم رمز فقط به کسایی ک لایک و کامنت کننن تعلق میگیره 

((((((رمز برداشته شد)))))

آیلین:

هعی بلاخره وقتشه باید کنار بیام باید کنار بیام
یه ست توری قرمز برداشتم ک خیلی به پوستم میومد باید دیوننش کنم باید دیونه من بشه اون نمیتونه بعد از اینکه استفاده هاشو کرد منو بندازه دور کجا برم من وقتی دیگ کارش با من تموم میشه 
الاناس ک بیاد ستو  قرمزمو پوشیدم و روی تخت سیاهش دراز کشیدم به به چ صحنه ایی درس کردم😂
همین داشتم برا خودم ژست میگرفتم رو تخت ک یهو در باز شد ده متر پریدم بالا قلبم آمد تو دهنم 

خودش بود نفس عمیقی کشیدم ک گفت
ویلیام:به میبینم خوب کنار امدی با وظیفت آیلین خانم
آیلین:مجبورم کنار بیام ویلیام آقا 

ویلیام:راس میگی هه

با ناز از تخت پایین امدم و عین مدلینگا به سمتش راه افتادم سرم به سمت گوشش برم آروم پچ زدم 

آیلین:گفتی آماده باشم)با لحن هات(الانم آماده کارتو بکن
ویلیام:میبینم عجله داری 
سرمو به سمت گردنش بردم و نفس عمیقی کشیدم بازم با همون لحن گفتم

آیلین:اهوم خیلی عجله دارم

بعد کتشو در اوردم و یقشو شل کردم 
یه بوسه زیر گلوش زدم و یه بوسه رو چونش 

دستامو دور گردنش حلقه کردم و گودی گردنشو مک زدم 
یکی یکی دکمه هاشو باز کردم و پیرهنش در اوردم اونم دستشو به سمت بند سوتینم برد و بازش کرد یه گازی از گردنم گرفت ک هوشمو پروند وحشی منم برای تلافی لبامو گذاشتم رو لباش و محکم گاز گرفتم  دوتا سینه هامو با دستاش قاب گرفت و محکم فشرد(نویسنده:دارن کشتی میگیرن😂)

منو به سمت تخت برد و و روی تخت هل داد کمر بندشو باز کرد و شلوار و لباس زیرشو در آورد و آمد روم یه گاز از سرشونم گرفت و و جاشو مک زد و بوسید از جونم تا قفسه سینم رو فقط گاز گرفت)نویسنده:اقا ویلیام سگ تشریف دارن(و بعد نوک یکی از سینه هامو تو دهنش گذاشت و محکم مک زد ک نالم بلند شد 
آیلین:ااه .....آرومتر چته

ویلیام:میخام صدای ناله هاتو بشنوم وقتی زیرمی 

شورتمو پاره کرد با دو انگشت به.شت...مو مالوند منم دستمو دور مردونگیش حلقه کردم و آروم بالا پایین کردم انگشت فاکشو آروم داخلم کرد ک صدای اه من با لباش خفه شد منم با کلاهک مردونگیش بازی کردم بعد از اینکه خوب به...شت..مو  مالوند و  خیس کرد آروم مردونگیشو داخلم فرستاد با ریتم شروع کرد به تل..مبه زدن منم سرمو به سمت گوشش بردم شروع مرد به اه و ناله کردن
آیلین:ااهه.....عمیق تر بزن ...اوف ...اهه 

ویلیام: آفرین همین جوری ادامه بده

آیلین:اهه دارم حست میکنم ویلیام واییی...اهههه



بعد از ۱۵ دقیقه همزمان باهم ارضا شدیم و ابشو ریخت روی شکمم 

بعد از اینکه خودمو تمیز کردم بلند شدم و به سمت اتاقم رفتم 

تا پامو تو اتاق گذاشتم اشکام فرو ریخت هعی همینه آیلین باید از این به بعد بهش سرویس بدی کارت همینه هرز..گی  ولی میارزه به خاطر مادرت تحمل کن فقط به خاطرت مامانم